ناصر کشاورز، مدیرعامل کارگزاری آرمون بورس به اقتصاد آنلاین گفت: نسل زد برای رفع این نیازها یا باید مهاجرات کند و رویاهای خود را در کشورهای دیگر به واقعیت تبدیل کند یا با پرداختن به ترید با حاشیه ریسک بالا و با اهرم کردن معاملات، زمان را در رسیدن به خواستههای خودش کوتاه کند.
اقتصاد آنلاین، آرمان هنرکار؛ «چرا نسل زد سراغ بورس نیامد؟» شاید کمتر کسی به این موضوع پرداخته باشد که چرا این تعداد از جوانهای دهه هشتاد و انتهای هفتاد مشتاق درآمدزایی از بازارهای جهانی هستند اما سراغ بازار سرمایه نمیآیند و انگار با خودمان قهر کردند. یکی از علتهای این اتفاق میتواند ناشی از خاطرات خودشان و پدرانشان در مرداد ۱۳۹۹ باشد که بازار طوری سقوط کرد که هیچوقت تاریخ فراموش نمیکند. شاید هم علت چنین اتفاقی دامنه محدود نوسان باشد که نمیتواند آرزوهای آنها را مانند یک غول چراغ جادو، یک شبه برآورده کند. خبرنگار اقتصاد آنلاین برای اینکه علت این موضوع را جویا شود به سراغ یکی از قدیمیترین مدیران بازار سرمایه، ناصر کشاورز رفت و این پرسش را با او مطرح کرد. همچنین در ادامه این گفتوگو این فعال بازار که در حال حاضر تصدی کارگزاری آرمون بورس (اولین کارگزاری بازار سرمایه) را بر عهده دارد به بیان دغدغهها، پیشبینی آینده و همچنین مشکلات نهادهای مالی پرداخت.
در حال حاضر دستیابی نسل زد به نیازهای اولیهشان بسیار طولانی شده و امیدی برای خرید مسکن، خودرو و حتی ازدواج ندارند. برای رفع این نیازها یا باید مهاجرات کنند تا رویاهای خود را در کشورهای دیگر به واقعیت بپیوندند یا با پرداختن به ترید با حاشیه ریسک و با اهرم کردن معاملات، زمان را در رسیدن به خواستههای خودشان کوتاه کنند.
این اتفاق تنها در یک صورت رخ میدهد و آن هم اینکه منابع درآمدی مانند بازارهای مالی را در بازار سرمایه گسترش دهیم و با این اتفاق میتوانیم شاهد ورود تدریجی نسل زدیها به بورس باشیم وگرنه این بازار جذابیتی برای این نسل نخواهد داشت. همچنین افزایش دامنه نوسان میتواند هیجان بیشتری به بازار وارد کند تا نسل زدیهایی که از تحلیل قویتری برخوردارند به این بازار ورود کنند.
با توجه به پیشروی فرآیند مذاکرات در خصوص خارج شدن ایران از لیست سیاه FatF و آرامش پس از جنگ که در کشور حاکم است، احتمال میدهم با دستیابی ایران به شبکه بین بانکی جهانی، اتفاقاتی رخ خواهد داد که در نهایت بر نرخ بهره پول تاثیرگذار است و آن را کاهش میدهد که علت آن نیز امکان استقراض دولت و شبکه بانکی از بانکهای جهانی است.
با رخ دادن چنین اتفاقی تامین مالی پروژهها راحتتر میشود و فشاری که در حال حاضر از سمت نرخ بهره و بحث درآمد صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت بر بازار وارد میشود برداشته شده و با چنین اتفاقی شاهد خروج پول از این صندوقها و ورود آن به بازار سرمایه خواهیم بود
با توجه به اینکه حجم بازار ارزش پایینی دارد و تقسیم این حجم اندک بین نهادهای مالی به صورت یکسان انجام نمیشود، این محدودیت درآمدزایی و افزایش مستمر و فزاینده هزینهها به یک چالش بسیار بزرگ در صنعت کارگزاری تبدیل شده است. این اتفاقات شرکتهای کارگزاری را که صرفا منابع درآمدیشان به کارمزد محدود میشود را تحت فشار بسیاری قرار داده است.
بسیاری از کارگزاریها به علت الزامات بالا دستی، حجم پایین درآمد و تک محصولی بودن زیان ده هستند و حتی کارگزاریهای سودآور به جز یکی یا دو مورد از لحاظ مبانی مالی و اقتصادی سودآوریشان توجیه ندارد.
میزان کارمزد در حال حاضر مناسب است، اما کارمزد معاملات بلوکی باید تغییر کند. مهمتر از کارمزد در حال حاضر حجم درآمد کارگزاریهاست که اهمیت دارد. ضمن اینکه درآمدهای کارگزاریها بسیار محدود شده و بسیاری از درآمدهای بازار به نهادهای مالی سوق پیدا کرده که بسیاری از آنها نیز دولتی و یا خصولتی هستند.
شرایط در صنعت سبدگردانی نیز به همین شکل است و به علت انتشار مجوزهای بسیار زیاد در صنعت مالی و به ویژه در بخش گروههای مالی و گروههای خدمات بازار سرمایه، اکثریت کسانی که توانستند سهمی از بازار را بگیرند این ابزارها را دارند که همین موضوع عامل کاهش درآمد سایر نهادها شده است.
اگر اتفاقی مثبتی رخ ندهد که جریان منابع را به سمت بازار سرمایه سوق دهد، شاهد کاهش کیک درآمدی نهادهای مالی خواهیم بود و در چنین شرایطی ادامه کار برای بسیاری از شرکتها مقدور نخواهد بود.
در مقطع فعلی و در کوتاه مدت نرخ بهره را نمیتوان پایین آورد، اما حداقل انتظار فعالان بازار این است که نهادهای مسئول اجازه ندهند نرخ بهره از رقم فعلی بالاتر برود. همچنین نیاز است در بحث تک نرخی کردن ارز تسریع شود تا شرکتهای صادر کننده بتوانند انتفاع بیشتری ببرند.
دیدگاهتان را بنویسید