برخی پروژهها که سالها زیر سایه بیتکوین و اتریوم ماندهاند، ناگهان رشدهای چندبرابری تجربه میکنند و سرمایهگذاران خوشفکر را به ثروتهای غیرمنتظره میرسانند. بولران پیشرو در سال ۲۰۲۵ نیز از این قاعده مستثنی نخواهد بود؛ با این تفاوت که اینبار شرایط اقتصادی، رفتار سرمایهگذاران و بلوغ پروژهها، آلتکوینها را در مرکز توجه قرار داده است.
اما کدام آلتکوینها میتوانند در این موج صعودی، جهشهای انفجاری واقعی را رقم بزنند؟
پاسخ این سوال، ساده نیست؛ اما قابل تحلیل است. در این مقاله، با نگاهی عمیق و واقعگرایانه، ۶ آلتکوین مستعد رشد در بولران ۲۰۲۵ را بررسی میکنیم؛ پروژههایی که یا بهواسطه نوآوری فنی، یا بهدلیل پشتیبانی نهادی، یا به لطف حجم بازار پایین، قابلیت خلق سودهای سنگین دارند.
بهترین آلتکوینهای مستعد رشد تا سال ۲۰۲۶ شامل پروژههایی هستند که ترکیبی از نوآوری فنی، کاربرد واقعی و رشد اکوسیستم را ارائه میدهند. اینجکتیو، آربیتروم، چینلینک، فچایآی و رندر از جمله ارزهایی هستند که بهدلیل ساختار قوی و مشارکتهای استراتژیک، پتانسیل رشد انفجاری در بولران ۲۰۲۵ را دارند. در کنار آنها، پروژههایی مانند ارز XRP نیز اگرچه بیشتر بهعنوان بازیگران باسابقه شناخته میشوند، اما همچنان از نظر کاربرد در پرداختهای بینالمللی و جایگاه حقوقی، نقش تعیینکنندهای در بازار دارند.
زمانیکه بازار رمزارز مملو از پروژههای لایهاول با وعدههای تکراری بود، اینجکتیو راه خود را به دل ابزارهای مالی پیچیده باز کرد. این پروتکل بلاکچینی بهجای تمرکز بر مبادلات ساده، امکان ایجاد و معامله داراییهای مشتقه را بهشکل غیرمتمرکز فراهم کرد؛ از قراردادهای آتی گرفته تا توکنهای مصنوعی با پشتوانه داراییهای واقعی. پشتیبانی از Cosmos SDK و هماهنگی با ماشین مجازی اتریوم (EVM)، اینجکتیو را به پلی میان دو دنیای مدولار و سنتی اتریوم تبدیل کرده است.
اما جذابیت INJ فقط در معماری نیست. طبق دادههای CoinGecko، این توکن تنها در ۸ ماه نخست ۲۰۲۵، رشدی حدود ۱۹۵٪ داشته و اکنون با بیش از ۱.۳ میلیارد دلار ارزش بازار، در میان ۵۰ پروژه برتر قرار دارد. با این حال، همچنان بسیاری از کاربران، بهویژه تازهواردان، درک عمیقی از عملکرد مشتقات غیرمتمرکز ندارند؛ موضوعی که شاید رشد آتی پروژه را به مشارکت بیشتر جامعه و آموزش وابسته کند.
برخلاف بسیاری از راهحلهای مقیاسپذیری که وعدههایی پرطمطراق بدون پیادهسازی واقعی ارائه دادند، آربیتروم با ارائه یک راهکار rollup خوشبینانه (Optimistic Rollup) برای شبکه اتریوم، اثبات کرد میتوان عملکرد و مقیاسپذیری را همزمان ارتقا داد. این پروژه با پردازش تراکنشها خارج از زنجیره اصلی و سپس تأیید نهایی آنها روی اتریوم، موفق شد هم هزینهها را کاهش دهد، هم سرعت را افزایش دهد، بدون آنکه امنیت بلاکچین مادر را قربانی کند.
طبق دادههای DeFiLlama، ارزش قفلشده روی آربیتروم در ژوئیه ۲۰۲۵ از مرز ۲.۷ میلیارد دلار عبور کرده است. از منظر قیمتی، ARB در نیمه اول ۲۰۲۴ رشد خیرهکنندهای معادل ۲۷۰ درصد را ثبت کرد. هرچند برخی تحلیلگران نسبت به نقش کلیدی بنیاد Offchain Labs در کنترل مسیر توسعه آربیتروم نگرانیهایی دارند؛ مسئلهای که میتواند تضادی میان ادعای تمرکززدایی و ساختار حکمرانی ایجاد کند.
در دنیای قراردادهای هوشمند، نبود دادههای خارجزنجیرهای یکی از مهمترین موانع گسترش واقعی آنها بوده است. چینلینک با راهاندازی اولین اوراکل غیرمتمرکز موفق شد این حلقه مفقوده را پر کند. این شبکه دادههایی چون قیمت داراییها، اطلاعات آبوهوا، رخدادهای ورزشی و حتی رأیگیریهای دولتی را به بلاکچینها منتقل میکند و بدینوسیله، کارکردهای دیفای، بیمه، گیمفای و دهها اپلیکیشن دیگر را ممکن میسازد.
هماکنون LINK با ارزش بازار حدود ۶.۸ میلیارد دلار در جایگاه شانزدهم بازار قرار دارد. مشارکت با نهادهایی مانند گوگل، SWIFT و UNICEF به آن جایگاهی فراتر از پروژههای خالص رمزنگاری داده است. البته، یکی از چالشهای دائمی این پروژه، فشار فروش ناشی از آزادسازی دورهای توکنها بوده است که در برخی مقاطع باعث افت مقطعی قیمت شده است. همچنین، با توجه به وابستگی بسیاری از اپلیکیشنهای اتریومی به دادههای آن، تقاضا برای خرید اتریوم میتواند مستقیماً به رشد کاربرد و ارزش چینلینک منجر شود.
پروژه Internet Computer از همان ابتدا جاهطلبانهترین هدف را انتخاب کرد: بازسازی اینترنت. برخلاف بلاکچینهایی که تنها یک لایه تراکنش ارائه میدهند، ICP با هدف تبدیلشدن به یک پلتفرم کامل برای اجرای اپلیکیشنها، قراردادهای هوشمند و حتی شبکههای اجتماعی غیرمتمرکز طراحی شده است. زیرساختهای آن به توسعهدهندگان اجازه میدهد بدون نیاز به سرورهای متمرکز، برنامههایی امن، مقاوم در برابر سانسور و منبعباز ایجاد کنند.
با وجود انتظارات بالا در بولران ۲۰۲۱، قیمت ICP در آن دوره سقوط چشمگیری را تجربه کرد؛ تا جاییکه در بین فعالان بازار، به نمادی از بیشبرآوردگی تبدیل شد. اما دادههای اخیر نشان میدهد که این پروژه نهتنها از نظر فنی باثبات مانده، بلکه با توسعه «درگاههای اینترنتی بلاکچینی»، در حال احیای تدریجی اعتماد بازار است. در حال حاضر، با حجم بازار نزدیک به ۲ میلیارد دلار و رشد آهسته ولی پیوسته در تعداد توسعهدهندگان، ICP یکی از معدود پروژههاییست که بینش متفاوتی از کاربرد بلاکچین در مقیاس جهانی ارائه میدهد.
آوالانچ با هدف پایاندادن به «سهگانه ناتمام بلاکچین» یعنی مقیاسپذیری، امنیت و غیرمتمرکز بودن پا به میدان گذاشت. این پلتفرم لایهاولی، با استفاده از اجماع اختصاصی خود موسوم به Avalanche Consensus و قابلیت ایجاد زیرشبکه (Subnet)، توانسته محیطی منعطف برای سازمانها، بازیها، اپلیکیشنهای دیفای و حتی دولتها فراهم آورد. هر پروژه میتواند بلاکچین سفارشی خود را روی AVAX پیاده کند، بدون آنکه به زنجیره اصلی فشار وارد کند.
تا آگوست ۲۰۲۵، تعداد Subnetهای فعال روی آوالانچ به ۳۱ مورد رسیده است، ازجمله زنجیرههایی برای بازیهای وب۳، بازارهای NFT و پلتفرمهای استیبلکوین دولتی. AVAX در سال ۲۰۲۳ با پذیرش رسمی توسط دولت السالوادور برای انتشار اوراق قرضه دیجیتال، گامی تاریخی برداشت. اگرچه این پروژه در رقابت مستقیم با اتریوم و سولانا قرار دارد، انعطاف فنی و سرعت بالای توسعه، همچنان آن را در بین گزینههای اصلی سازمانهای بزرگ قرار داده است.
در دنیای بلاکچین، کمتر پروژهای تا این اندازه در تقاطع با هوش مصنوعی قرار دارد. Fetch.AI شبکهایست که هدفش ایجاد یک اقتصاد خودمختار از «عاملهای هوشمند» است. موجودیتهایی که میتوانند بهصورت مستقل داده جمعآوری کنند، قرارداد ببندند، تصمیم بگیرند و تراکنش انجام دهند. این پروژه با تلفیق یادگیری ماشین و قراردادهای هوشمند، بستری برای خودکارسازی فرآیندهای پیچیده در لجستیک، بازار انرژی و حملونقل فراهم کرده است.
طبق آمار منتشرشده در ژوئن ۲۰۲۵، بیش از ۸.۶ میلیون عامل هوشمند در شبکه FET فعال هستند که از جمله آنها میتوان به راهحلهای لجستیکی در بنادر اروپا و مدیریت بار ترافیکی در شهرهای هوشمند اشاره کرد. هرچند هنوز کاربردهای این پروژه بیشتر در سطح تحقیقاتی و محدود به نهادهای خاص است، اما اگر روند پذیرش صنعتی ادامه یابد، FET میتواند یکی از مهمترین پیوندهای بین Web3 و AI باشد.
سرمایهگذاران حرفهای، پیش از ورود به یک پروژه، مجموعهای از شاخصهای بنیادی، کاربردی و رفتاری را بررسی میکنند تا ریسک را به حداقل و بازده را به حداکثر برسانند.
آلتکوینی که با ارزش بازار پایین وارد بولران میشود، فضای بیشتری برای رشد چندبرابری دارد. پروژهای با مارکت کپ زیر ۵۰۰ میلیون دلار، در صورت ورود به جریان سرمایه کلان، میتواند سودهای بسیار بزرگتری نسبت به پروژههای بالغ ایجاد کند. برخی پروژهها مانند ارز کاردانو، با وجود سابقهی بالا و ساختار علمی، همچنان در فاز تثبیت هستند و بهجای رشد انفجاری، رشد خطی و مبتنی بر بهروزرسانیهای فنی را دنبال میکنند.
پروژهای که «زیرساخت» محسوب میشود مانند اوراکلها، شبکههای لایه دوم یا ابزارهای تحلیلی، شانس بالاتری برای پذیرش فراگیر دارد. بهعنوان مثال، گراف (GRT) و چینلینک (LINK) نهفقط برای کاربران بلکه برای توسعهدهندگان و سایر پروژهها حیاتیاند، چیزی که در بولرانها اهمیت دوچندان پیدا میکند.
پروژههایی که فقط با اصطلاحاتی مثل AI، DePIN یا متاورس تبلیغ میشوند اما کاربرد واقعی ندارند، معمولاً عمرشان کوتاه است. از طرف دیگر، پروژههایی مانند Fetch.AI یا Render که تکنولوژی را در عمل اجرا کردهاند و استفاده واقعی دارند، شانس بیشتری برای موفقیت دارند.
تعداد کاربران، توسعهدهندگان، DAOها، مشارکتهای بیرونی و حتی ترندهای شبکههای اجتماعی میتوانند نشانههایی از سلامت اکوسیستم یک آلتکوین باشند. حضور در کنفرانسهای صنعتی، همکاری با برندهای بزرگ یا حتی انتشار منظم بروزرسانیها، همگی نشانههایی مثبت هستند.
یکی از فاکتورهای مهم اما نادیدهگرفتهشده این است که پروژههای مستعد رشد، در بازار نزولی هم پایداری نسبی دارند. بررسی رفتار قیمت، توسعه و تعامل جامعه در زمان رکود بازار، میتواند فیلتر بسیار مفیدی برای حذف پروژههای وابسته به هیجانات کوتاهمدت باشد.
در تجربههای شخصیام از بازار رمزارز، متوجه شدم که بهترین تصمیمها معمولاً بدون سر و صدا گرفته میشوند. نه با هیجان توییتر و نه با چراغ سبز تحلیلگرها. خیلی وقتها یک پروژه بهنظرم ارزشمند میرسید نه بهخاطر وعدهها، بلکه چون چیز واقعیتری پشت آن بود: معماری دقیق، تیم فنی جدی یا یک مسئله واقعی که بهدرستی هدف گرفته شده بود.
واقعیت این است که بیشتر موفقیتهای من در این بازار، حاصل لحظاتی بودهاند که بین تردید و اعتماد، تصمیم گرفتم به داده، تحلیل و شهودم تکیه کنم حتی اگر بقیه توجهی به آن پروژه نداشتند. شاید این همان چیزی باشد که بولرانها را از سر و صدا جدا میکند: تشخیص فرصتهایی که قبل از هیاهو، ارزش دیده شدن دارند.
دیدگاهتان را بنویسید