طبق برآوردهای جهانی هر دقیقه خاموش ماندن دیتاسنتر چیزی حدود ۷۹۰۰ دلار خسارت به بار میآورد (این عدد برای دیتاسنترهای با ظرفیتهای بالا و سرویسهای حیاتی بهمراتب بالاتر خواهد بود). در ایران اما مسئله زمانی مهم و خطرناک میشود که بدانیم دیتاسنترها طبق تقسیمبندیهای شهری کشور، همانند یک مصرفکننده برق خانگی به شمار میآیند و گاهی حتی بیشتر از زمان تعیینشده با خاموشی روزانه مواجه میشوند. اما غمانگیز بودن داستان به اینجا هم ختم نمیشود؛ دیتاسنترها برای روشن ماندن در زمان قطعی برق از گازوییل استفاده کنند و طبق بررسیها سهمیهی آنها فقط بهاندازهی ده درصد از مصرف واقعیشان است و این یعنی سیاستگذار به ما میخواهد بگوید: برای روشننگهداشتن چراغ دیتاسنترها باید سوخت قاچاق و ناایمن بخرید!
چرا روشن ماندن چراغ دیتاسنتر مهم است؟
دیتاسنترها میزبان زیرساختهای پردازشی و ذخیرهسازی موردنیاز سیستمهای فناوری اطلاعات، مانند سرورها، استوریجها و تجهیزات شبکه هستند. این مرکز فیزیکی، دادههای دیجیتال کسبوکارها را ذخیره میکند. امروزه هر سرویس حوزه فناوری اطلاعات باید در یک مرکز داده میزبانی شود. بهاینترتیب مهم نیست آن سرویس در چه سطحی از سرویسهای حوزهی فناوری باشد. از سازمانهایی که اتاق سرورهای اختصاصی خود را در اختیاردارند تا سازمانهایی که از کلادپرووایدرها استفاده میکنند، همگی از مشتریان زیرساختهای مراکز داده هستند. این گستردگی خدمات ارائهشده بر روی مراکز داده، اهمیت پایداری آنها را بیشازپیش نمایان میکند. بهاینترتیب میتوان ادعا کرد که اینترنت و خدمات آنلاین و سرویسهای سازمانی بدون مراکز داده معنایی ندارند و روشن ماندن دیتاسنتر یعنی روشن نگهداشتن میلیونها کسبوکار آنلاین و درنهایت در دسترس ماندن میلیونها خدمت روزانهی آنلاین به شهروندان.
البته این مسئله فقط مختص ایران نیست و همانطور که در تصویر بالا مشخص است، خسارتهای ناشی از باطریهای ups مهمترین علت خاموشی دیتاسنترها هستند. اما مسئله زمانی دربارهی ایران خطرناکتر است که همانطور که در بالاتر گفته شد، قطعی برق متعدد مهمترین علت آسیب به باطریهای ups و زیرساختهای مراکز داده است. نکتهی نگرانکننده آنجاست که بدانیم دیتاسنترهای ایرانی بدون آنکه ظرفیت فوقالعادهای برای روشن ماندنشان از سوی شرکت برق در نظر گرفته شود، مانند برق خانگی و حتی بیشتر از آن تجربهی قطعی برق را تجربه میکنند.
دیتاسنترها چطور کار میکنند؟
روشن نگهداشتن یک مراکز داده بهسادگی بخش قبلی این یادداشت هم نیست و برای روشن نگهداشتن دیتاسنترها دشواریهای زیادی وجود دارد. برای مثال پدیدهی قطعی برق در این سالها به یکی از عوامل بازدارنده در مسیر توسعه زیرساختهای فناوری اطلاعات و ارتباطات کشور تبدیلشده است. پیش از پاسخ به چرایی و پیدا کردن راهحل احتمالی این قطعی برق، ساختار و شبکهی حیاتی یک دیتاسنتر را توضیح میدهم: مراکز داده با توجه به انواع سطح استاندارد و میزان دسترسپذیری در ردههای مختلف قرار میگیرند. ولی به شکل کلی باید از نیروگاههای برق، انرژیشان را تأمین کنند. به همین دلیل در زمانهایی که خطوط تأمین برق دچار مشکل میشوند، سیستمهای برق اضطراری در مدار قرارگرفته تا حیات مرکز داده ادامه پیدا کند. درنهایت UPSها وظیفه تأمین برق بدون وقفه را در زمانهای قطعی برق و انتقال سیستم تأمین برق، از برق شهری به ژنراتورها و همینطور محافظت از نوسانات برقی را بر عهده دارند. در شکل زیر تصویر کلی از زیرساختهای مرکز داده نشان داده شده است:
مسئلهی مهم در این چرخهی حیاتی زمانی است که سیستمهای برق پشتیبانی که برای موارد اضطراری طراحیشدهاند، این روزها با توجه به قطعیهای پیاپی برق، از یک ریسک قابل پیشبینی خارجشده است و به خطر کاهش پایداری سرویسهای آنلاین دیتاسنترها منجر شده است. این مسئله ریسکهای عملیاتی در دیتاسنترها را افزایش میدهد و آسیبهای کلان ملی برای کسبوکارهای آنلاین را بیشتر میکند.
خاموشی دیتاسنترها یک خسارت بزرگ ملی است!
مراکز داده بستر اصلی میزبانی سرویسهای ابری، سامانههای مالی، فروشگاههای اینترنتی، اپلیکیشنهای ارتباطی و خدمات دولتی هستند. وابستگی شدید خدمات دیجیتال به برق پایدار، مراکز داده را به یکی از حساسترین بخشهای زیرساختی کشور تبدیل کرده است. خاموشیهای سراسری میتوانند باعث اختلال در بانکداری الکترونیک، کاهش دسترسی به خدمات پزشکی آنلاین، توقف فروشگاههای اینترنتی و اپلیکیشنهای حملونقل، کاهش اعتماد عمومی به خدمات دیجیتال داخلی و حتی در تأثیرات گستردهتر به روند نزولی اندازهی اقتصاد دیجیتال منجر شود.
فارغ از خطراتی که قطعی برق برای خدمات آنلاین کشور دارد، برای خود دیتاسنترها هم آسیبهای متعددی را به وجود میآورد؛ مراکز داده بسته به نوع طراحی از سطوح مختلف افزونگی برای تجهیزات پشتیبان برق مانند UPS و ژنراتورهای دیزلی برای مقابله با اختلالات استفاده میکنند. اما این تجهیزات نیز ظرفیت مشخصی دارند و تکرار قطع و وصل برق میتواند اثرات مخرب زیر را بر زیرساختهای دیتاسنترها ایجاد کند؛ عواملی مانند فرسایش باتریهای UPS، کاهش عمر مفید ژنراتورها، افزایش دمای داخلی و هزینه خنکسازی، خسارت به تجهیزات به علت نوسانات برقی را منجر میشود. همهی اینها را باید کنار هزینههای سرمایههای انسانی در هر بحران قطعی دیتاسنترها تحلیل کرد؛ تجربه نشان داده است که قطعی یکدقیقهای برق در مراکز داده میتواند ساعتها و یا حتی روزها کارشناسان فنی و توسعهدهندگان نرمافزاری را برای بازیابی سرویسهای خود مشغول کند و این یعنی کاهش فرصت نوآوری و توسعه از دیتاسنترها.
میگویند سوخت قاچاق و ناخالص بخرید!
غمنامهی روشن نگهداشتن دیتاسنترها در ایران به اینجا هم ختم نمیشود. همانطور که در بالا گفته شد برای روشن نگهداشتن دیتاسنترها در زمان قطعی برق نیاز است که از سوخت گازوئیلی برای روشن ماندن ژنراتورهای برق کمک گرفت. اما تعرفهی دولت برای تأمین سوخت برای دیتاسنترها ده درصد مصرف واقعی آنهاست. درواقع سیاستگذارهای این حوزه با تصور اینکه با اختصاص دادن سهمیهی کم سوخت به دیتاسنترها، از بسترهای قاچاق سوخت جلوگیری میکنند اما خودشان این چرخه را بازتولید میکنند. چراکه دیتاسنتردارها با این سهمیهی کمتر از اندازهی واقعی مصرف، مجبور میشوند که به تأمین نیاز ژنراتورها از راههای غیرقانونی دست بزنند؛ سوختهایی که حتی خالص و ایمن هم نیستند. برای مثال ما در ۱۴۰۰ سوختی را تهیه کردیم که ناخالصی قابلتوجهی داشت و علاوه بر خراب شدن ژنراتورهای ما، down time زیادی را هم تجربه کنیم.
جز همافزایی صنفی گزینهی دیگری داریم؟
در هم تنیدگی زندگی روزمره مردم با خدمات حوزهی دیجیتال امکان قطع این خدمات را در ساعتهای قطعی برق غیرممکن میکند. اما ما هم در ازای هر دادهای که روی «رک»های دیتاسنترهایمان ذخیره میشود، مسئولیت داریم. به همین دلایل علاوه بر فعالیتهای صنفی مانند اعتراض به قطعی برق دیتاسنترها، خود شرکتهای ارائهدهندهی خدمات زیرساختی هم باید برای بهروز نگهداشتن تجهیزاتشان اقدام کنند و با انجام بررسیها و سرویسهای دورهای از بروز اشکال در سیستمهای خود جلوگیری کنند. البته که این مسئله هم غالباً با توجه به محدودیتهای درآمدی، عواملی مانند تحریم و دشواریهای تأمین تجهیزات، امکان سرمایهگذاری، آنها را از انجام این وظیفه تا حدودی ناتوان میکند. اما همهی این عوامل در کنار هم به معنی سلب مسئولیت از ما دیتاسنتردارها هم نمیشود. باید همزمان با فعالیت صنفی و بیان مشکلات خودمان هم برای بهروز نگهداشتن و تعمیر تجهیزات قدیمیمان که موجب آسیبپذیری در زمان قطعی برق میشود، اقدام کنیم.
بااینهمه در کنار مسئولیت دیتاسنتردارها و با علم به محدودیتهایی که در تأمین و تهیهی تجهیزات وجود دارد، دستیافتنیترین راهحل ممکن در وضع فعلی، اجرای واقعی طرحهایی مانند طرح «فهام» است؛ طرح فرا سامانه هوشمند اندازهگیری و مدیریت انرژی که با نصب کنترهای هوشمند امکان اندازهگیری و مدیریت هوشمند مصرف برق در کل کشور را فراهم میکند. بهاینترتیب به نظر میرسد از شرکت توانیر باید انتظار جدیتری دربارهی استانداردسازی مصرف دیتاسنترها تعیین شود که در یک چارچوب با مصارف خانگی برق قرار نگیرند. درواقع دیتاسنترها میبایست جزو نقاط حساس شناساییشده و با استفاده از قابلیتهای طرحهای موجود از قطع برق آنها جلوگیری به عمل آید. چراکه هر قطعی برق در دیتاسنترها آسیبهای کلانی به زیرساختهای اقتصاد دیجیتال و سرمایههای ملی میزند.
*راهبر دیتاسنتر آروانکلاد (ابرآروان)
۵۸۳۲۳
دیدگاهتان را بنویسید