سرمایه وقتی از پساندازکنندگان به شکل وام و تسهیلات به کسبوکارها منتقل میشود، به موتور رشد و توسعه اقتصادی تبدیل میگردد.
در هر اقتصادی، جریان صحیح سرمایه از پساندازکنندگان به سمت واحدهای نیازمند منابع مالی، موتور اصلی رشد و توسعه محسوب میشود؛ برای مثال، وقتی افراد پول خود را در سپرده بلند مدت نگهداری میکنند، منابع آنها به شکل وام و تسهیلات به کسبوکارها و پروژههای مختلف تزریق میشود. به این ترتیب، حتی بدون آگاهی مستقیم از مسیر مصرف پول، پساندازکنندگان در تأمین مالی فعالیتهای اقتصادی مشارکت دارند.
از سوی دیگر، افرادی که میخواهند سرمایه خود را وارد بازار سرمایه کنند اما دانش یا زمان کافی برای مدیریت آن ندارند، میتوانند از خدمات سبدگردانی استفاده کنند. در این روش، سرمایهگذار بهطور غیرمستقیم و از طریق مدیریت حرفهای یک نهاد مالی معتبر، در سهام و اوراق بهادار سرمایهگذاری میکند. همین دو نمونه ساده نشان میدهد که تأمین مالی میتواند به دو شکل مستقیم و غیرمستقیم انجام شود؛ مفهومی که آشنایی با آن برای هر فردی، حتی خارج از دایره تخصصی مالی، اهمیت زیادی دارد.
هر زمان که یک بنگاه اقتصادی برای پوشش هزینهها، سرمایهگذاری در پروژههای جدید یا توسعه فعالیتهای خود به دنبال جذب منابع مالی باشد، در واقع درگیر فرآیند تأمین مالی شده است. تأمین منابع مالی یکی از ارکان حیاتی در تداوم فعالیت کسبوکارها و رشد اقتصادی به شمار میرود. ورود سرمایه جدید به یک شرکت میتواند ظرفیت تولید را افزایش دهد، خدمات را بهبود بخشد و در نهایت سودآوری سهامداران را بالا ببرد؛ بنابراین، انتخاب روش تأمین مالی مناسب تأثیر مستقیم بر میزان ریسکپذیری، انعطافپذیری و کارایی فعالیت شرکت دارد. به طور کلی، روشهای تأمین مالی را میتوان به دو دسته اصلی تقسیم کرد؛ تأمین مالی مستقیم و تأمین مالی غیرمستقیم. هر دوی این روشها هدف نهایی مشابهی دارند که همانا جذب منابع مالی مورد نیاز است، اما تفاوت آنها در نحوه اجرا، مسیر انتقال سرمایه و نهادهای درگیر در فرآیند نهفته است. در بخشهای بعد هر یک را دقیقتر توضیح میدهیم.
تأمین مالی مستقیم به روشی گفته میشود که در آن واحد اقتصادی بدون استفاده از واسطههای مالی بیرونی، منابع مالی مورد نیاز خود را تأمین میکند؛ به بیان دیگر، شرکت از منابع درونسازمانی خود برای تأمین نقدینگی و سرمایه بهره میبرد و مستقیماً متکی به توان داخلی خود یا سرمایهگذاران موجود است. بسیاری از فعالان اقتصادی، تأمین مالی مستقیم را معادل تأمین مالی از محل منابع داخلی شرکت میدانند. این روش به دلیل هزینه کمتر، دسترسی سریعتر و ریسک اجرایی پایینتر، همواره در اولویت نخست بسیاری از شرکتها، بهویژه شرکتهای بورسی، قرار داشته است. به طور کلی، تأمین مالی مستقیم را میتوان به چند دسته مهم تقسیم کرد:
مزایای تامین مالی مستقیم به شرح زیر است:
معایب تامین مالی مستقیم به شرح زیر است:
در مجموع، تأمین مالی مستقیم گزینهای مناسب برای شرکتهایی است که سودده و دارای منابع داخلی کافی هستند یا پروژه مدنظر آنها نیاز مالی کمتری دارد. این روش برای بنگاههایی که ساختار مالی مستحکمی دارند و میخواهند ریسک مالی خود را پایین نگهدارند ایدهآل است. اما اگر ابعاد پروژه فراتر از توان منابع داخلی باشد یا شرکت در وضعیت زیان قرار داشته باشد، باید به سراغ روشهای غیرمستقیم رفت.
تأمین مالی غیرمستقیم به فرآیندی گفته میشود که طی آن شرکتها از طریق واسطههایی مانند بانکها، بازار سرمایه و سایر نهادهای مالی اقدام به جذب منابع مالی مورد نیاز خود میکنند؛ در واقع در این روش، میان تأمینکننده سرمایه و گیرنده آن یک واسطه مالی قرار میگیرد. این واسطه میتواند بانک، مؤسسه اعتباری، شرکت بیمه، صندوق سرمایهگذاری یا حتی یک پلتفرم تأمین مالی جمعی باشد. تأمین مالی غیرمستقیم به ویژه برای توسعه کسبوکارهای بزرگ یا جبران کمبود نقدینگی بسیار کارآمد و رایج است. در ادامه مهمترین شیوههای تأمین مالی غیرمستقیم را مرور میکنیم:
مزایا تامین مالی غیرمستقیم به شرح زیر است:
معایب تامین مالی غیرمستقیم به شرح زیر است:
انتخاب بین روشهای تأمین مالی مستقیم و غیرمستقیم یک تصمیم استراتژیک برای هر کسبوکار است. این انتخاب وابسته به عوامل مختلفی است که باید مدنظر قرار گیرد. در جدول زیر، مقایسهای کلی بین این دو روش از جنبههای گوناگون ارائه شده است:
مقایسه ویژگیهای تامین مالی جمعی | ||
تأمین مالی غیرمستقیم | تأمین مالی مستقیم | ویژگی |
۱ تا ۳ ماه (به دلیل فرآیندهای بانکی/بازار سرمایه) | ۱ تا ۴ هفته (بسته به نقدینگی داخلی شرکت) | میانگین زمان دسترسی به منابع |
حدود ۹۰٪ (عمدتاً از طریق نظام بانکی) | حدود ۱۰٪ (عمدتاً از طریق بازار سرمایه) | سهم تقریبی در اقتصاد ایران |
امکان جذب منابع کلان تا هزاران میلیارد تومان | محدود به سود انباشته و داراییهای مازاد شرکت | دامنه منابع قابل تأمین |
متوسط تا زیاد (بهره، کارمزد، هزینههای قانونی) | بسیار کم (عموماً هزینههای داخلی سازمان) | هزینههای جانبی |
بالا (وام، اوراق بدهی، سهام، اوراق مشارکت و…) | پایین (روشها محدود به ظرفیت داخلی هستند) | انعطاف در ابزارها |
تفاوت تأمین مالی مستقیم و غیرمستقیم در مسیر جذب سرمایه و نقش واسطههاست. روش مستقیم برای شرکتهای سودده و دارای منابع داخلی کافی مناسبتر است، در حالی که روش غیرمستقیم امکان تأمین منابع بزرگتر را از طریق بانکها، بازار سرمایه و نهادهای مالی فراهم میکند. در عمل، ترکیب این دو روش میتواند بهترین نتیجه را بدهد. گروه مالی کاریزما با ارائه ابزارهایی مانند سپرده بلند مدت مگاسود و خدمات سبدگردانی، شرایطی فراهم کرده تا سرمایهگذاران با هر سطح دانش و سرمایه، در فرآیند تأمین مالی مشارکت کنند و از مزایای هر دو روش بهره ببرند.
تأمین مالی مستقیم چیست؟
تأمین مالی مستقیم یعنی شرکت یا فرد، سرمایه مورد نیاز خود را مستقیماً از منابع داخلی یا سرمایهگذاران جذب کند، بدون اینکه بانک یا نهاد واسطهای در این فرآیند دخالت داشته باشد. مثلا استفاده از سود انباشته، فروش داراییهای مازاد یا تزریق سرمایه توسط سهامداران فعلی از روشهای رایج آن است.
تأمین مالی غیرمستقیم چیست؟
در این روش، جذب سرمایه از طریق واسطههایی مثل بانکها، مؤسسات مالی، صندوقهای سرمایهگذاری یا بازار سرمایه انجام میشود. دریافت وام، انتشار اوراق بدهی یا سهام جدید و حتی استفاده از طرحهایی مثل سپرده بلند مدت مگاسود کاریزما نمونههایی از تامین مالی غیرمستقیم هستند.
کدام نوع تامین مالی بهتر است؟
هیچ پاسخ واحدی برای همه وجود ندارد. اگر شرکت منابع داخلی کافی داشته باشد و بخواهد هزینههای مالی را پایین نگه دارد، روش مستقیم مناسبتر است، اما برای پروژههای بزرگ یا زمانی که منابع داخلی کافی نیست، روش غیرمستقیم یا ترکیب هر دو میتواند کارآمدتر باشد.
سلام، مقاله جالب بود! من همیشه فکر میکردم تامین مالی فقط یعنی گرفتن وام. حالا دیدم روشهای مستقیم هم وجود داره.
سلام سینا عزیز،
بله، خیلیها تامین مالی رو فقط با وام بانکی میشناسند، در حالی که استفاده از سود انباشته یا فروش داراییهای مازاد هم جزء روشهای مستقیم و بسیار کارآمد محسوب میشه.