در حال حاضر، ارزش بازار کل بیتکوین به ۲,۲۴۴,۴۳۶,۳۹۳,۱۸۱ دلار رسیده است و حجم معاملات این ارز دیجیتال در ۲۴ ساعت گذشته نیز ۶۶,۱۹۰,۳۸۲,۰۶۴ دلار برآورد میشود. کارشناسان و تحلیلگران بازار معتقدند که این روند میتواند نشانهای از ثبات نسبی یا تغییرات آتی در قیمت بیتکوین باشد.
در حال حاضر، ارزش کل بازار ارز دیجیتال تتر به ۱۸۳,۳۰۰,۶۶۸,۰۳۱ دلار رسیده است و حجم معاملات این ارز دیجیتال در ۲۴ ساعت گذشته نیز ۱۲۹,۷۱۲,۸۷۶,۸۵۰ دلار برآورد میشود.
این حجم معاملات بالا نشاندهنده فعالیت گسترده سرمایهگذاران و نقدینگی قابل توجه در بازار تتر است.
در حال حاضر، ارزش کل بازار ارز دیجیتال اتریوم به ۴۸۲,۳۰۱,۸۶۴,۰۲۰ دلار رسیده است و حجم معاملات این ارز دیجیتال در ۲۴ ساعت گذشته نیز ۳۸,۳۹۹,۳۱۴,۸۲۵ دلار ثبت شده است.این دادهها نشان میدهد که اتریوم همچنان نقش مهمی در بازار ارزهای دیجیتال دارد و توجه سرمایهگذاران را به خود جلب میکند.
قیمت بیت کوین، اتریوم و سایر ارزهای دیجیتال (رمزارزها) به دلار امروز چهارشنبه ۷ آبان ۱۴۰۴ را میتوانید در اینجا مشاهده نمایید.
اکوایران: براساس اعلام اتحادیه طلا و جواهر تهران، قیمت طلا و سکه پیش از اغاز رسمی معاملات امروز کاهشی است.
قیمت هر اونس طلا امروز با ۰.۴۱ درصد افزایش به ۳۹۶۹ دلار و ۳۱ سنت رسید.
مکس کایزر، از چهرههای سرشناس و حامی قدیمی بیت کوین، در پیشبینی جسورانهای اعلام کرد که قیمت بیت کوین میتواند به ۸۰۰ هزار دلار برسد. او این جهش خیرهکننده را به وقوع یک «آخرالزمان در بازار اوراق قرضه» مرتبط میداند. به گفته کایزر، عامل اصلی این فروپاشی، بحران در اوراق قرضه ۱۰ساله دولتی ژاپن (JGB) […]
سرقت احتمالی ۳,۵۲۰ بیت کوین به ارزش حدود ۳۳۰.۷ میلیون دلار از یک کیف پول و پولشویی این وجوه مسروقه از طریق صرافیهای متعدد و تبدیل وجوه به مونرو (XMR)، باعث افزایش شدید قیمت این پرایوسی کوین شده است. این حادثه که توسط زک ایکس بیتی (ZachXBT) محقق امنیت بلاک چین گزارش شده است، شامل […]
در تاریخ ۲۵ فوریه، قیمت بیت کوین (BTC) به پایینترین سطح خود در ۳ ماه اخیر، یعنی نزدیک به ۸۶ هزار دلار سقوط کرد. با اینکه دادههای بازار احتمال کاهش بیشتر قیمت را نشان میدهند، نهنگهای بیتکوین در حال انباشت این ارز دیجیتال هستند.
حدود ۵۸,۰۰۰ قرارداد اختیار معامله بیت کوین به ارزش تقریبی ۴.۷ میلیارد دلار در روز جمعه منقضی میشود. این رویداد بزرگتر از معمول است زیرا پایان ماه است. نسبت پوت/کال (put/call) عدد ۰.۷۱ را نشان میدهد که یعنی تعداد قراردادهای خرید بیشتر از فروش است. بیشترین حجم قراردادهای باز نیز با ارزش ۱.۵ میلیارد دلار […]
تحقیقی جدید و جامع پیشبینی میکند که ارزش هر واحد اتریوم (ETH) میتواند در بلندمدت به ۷۰۶,۰۰۰ دلار برسد. این گزارش ۳۸ صفحهای که توسط ۲۱ پژوهشگر و متخصص برجسته دنیای ارز دیجیتال تهیه شده، اتریوم را به عنوان نفت دیجیتال معرفی میکند؛ یک دارایی ذخیره تورمزا با قابلیت کسب سود که همزمان موتور محرک […]
دانشمندان موفق به طراحی تقویتکنندهای شدند که قادر است در هر ثانیه، ۱۰ برابر سریعتر از سامانههای فیبر نوری کنونی، اطلاعات را منتقل کند.
در حالی بانک مسکن از آغاز پرداخت وام مسکن ۷۵۰ میلیون تومانی با سود ۴ درصدی خبر داده که اقساط ماهانه این وام حدود ۴.۵ میلیون تومان خواهد بود.
لری فینک (Larry Fink)، مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری بزرگ بلکراک (BlackRock)، در کنفرانس سرمایهگذاری آینده (FII) در عربستان سعودی اعلام کرد که سرمایهگذاران به سمت طلا و ارزهای دیجیتال میروند، چون از کاهش ارزش داراییهای خود در نظام مالی کنونی هراس دارند. او گفت: مالکیت طلا یا رمزارز یعنی داراییِ ترس. مردم این داراییها را میخرند […]
برای سرمایهگذارانی که به دنبال ذخیرهای از ارزش و محافظت در برابر آشفتگیهای اقتصادی هستند، بیت کوین گزینهای مناسب و سرمایه گذاری محتاطانهای خواهد بود. افرادی که به دنبال قرار گرفتن در معرض ظرفیت بالقوه سهمگین فناوری بلاک چین در پرداختهای فرامرزی هستند، ریپل را گزینه مناسبی خواهند یافت. آن دسته از افرادی که خواستار سرمایه گذاری در تقطع بلاک چین و هوش مصنوعی هستند اتریوم گزینهای برای سرمایه گذاری بلند مدت خواهد بود.
برایان کوینتنز (Brian Quintenz)، کمیسیونر سابق کمیسیون معاملات آتی کالایی (CFTC)، توسط دونالد ترامپ برای ریاست این نهاد انتخاب شده است. در صورت تأیید، این چهره طرفدار ارزهای دیجیتال تا ۱۳ آوریل ۲۰۲۹ در این سمت خدمت خواهد کرد. کوینتنز که قبلاً از ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ کمیسیونر جمهوریخواه CFTC بود، نقش مهمی در راهاندازی اولین […]
بر اساس آخرین گزارش بانک گلدمن ساکس (Goldman Sachs) به کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (SEC)، این غول وال استریت سرمایهگذاری خود در صندوقهای قابل معامله بورسی (ETF) بیت کوین را به طور قابل توجهی افزایش داده است. ارزش داراییهای گلدمن ساکس در این صندوقها اکنون به ۱.۵۷ میلیارد دلار رسیده که نسبت به […]
گزارش جدید شرکت بریز (Breez) نشان میدهد که بیت کوین در حال بازگشت به نقش اولیه خود به عنوان «پول دیجیتال» است. شبکه لایتنینگ، با ارائه تراکنشهای سریعتر و ارزانتر، محور این تحول است. اکنون بیش از ۶۵۰ میلیون نفر در سراسر جهان به بیت کوین دسترسی دارند که شامل کاربران صرافیهای متمرکزی مانند کوین […]
جزئیات دقیقی از طرح جدید دولت منتشر نشده است، اما با توجه به اینکه جمعیت هر دهک در ایران حدود ۸.۲ میلیون نفر برآورد میشود، حدود ۲۴.۶ میلیون نفر در فهرست مشمولان کالابرگ قرار خواهند گرفت. در صورتی که مانند سال گذشته اعتبار ۱۵ هزار میلیارد تومانی به این طرح اختصاص یابد، سهم هر فرد حدود ۶۰۰ هزار تومان خواهد بود. همچنین، در صورت پیروی دولت از الگوی طرح فجرانه، امکان اجرای این طرح به مدت سه ماه با شرایط مشابه برای سه دهک اول وجود دارد.
آلبرت بغزیان، کارشناس اقتصادی، از سیاستهای وزارت اقتصاد و بانک مرکزی در جهت افزایش قیمت دلار سخن گفت.
علیرضا میرغفاری، فعال کارگری و نماینده سابق کارگران در شورایعالی کار، در مورد حقوق کارگران بیان کرد: در زمان انتخابات، مسائل کارگری، به ویژه موضوع حداقل دستمزد، به طور جدی مطرح شد. کاندیداهای مختلف بارها بر لزوم افزایش دستمزد متناسب با نرخ تورم تأکید کردند و وزیر کار نیز اعلام کرد که در تلاشاند حداقل دستمزد را با توجه به نرخ تورم افزایش دهند. پیشبینی من این است که افزایش دستمزد تا حدودی با نرخ تورم سازگار خواهد بود. اما باید در نظر داشت که این افزایش نمیتواند کمبود مزدی که در سالهای گذشته ایجاد شده را جبران کند.فاصله بین حداقل دستمزد و سبد معیشت به طور قابل توجهی بیشتر شده و در این شرایط، هدفگذاری باید بر تأمین سبد معیشت تمرکز یابد. ما باید از نرخ تورم فراتر برویم و به سمت تأمین سبد معیشت حرکت کنیم.
یکی از مشکلات اصلی کارگران در این وضعیت، عدم تناسب دستمزدها با هزینههای زندگی است. اکثر کارگران با حقوق ثابت که غالباً زیر خط فقر قرار دارد، روزهای خود را میگذرانند. این امر باعث میشود که بخش زیادی از درآمد آنها صرف تأمین نیازهای اولیه مثل مسکن، غذا و بهداشت شود، و پسانداز برای آینده تقریباً غیرممکن گردد. گزارشهای مختلف نشان میدهند که تنها درصد کمی از کارگران قادر به پسانداز ماهانه هستند، که این موضوع خطرات اقتصادی درازمدت را برای آنان افزایش میدهد.به گفته کارشناسان، پیامدهای اقتصادی و اجتماعی عدم پسانداز میتواند در شرایط بحرانی اقتصادی، عواقب منفی زیادی برای کارگران به دنبال داشته باشد. اگر کارگری به هر دلیلی نتواند کار کند یا شرایط غیرمنتظرهای پیش بیاید، فقدان پسانداز میتواند به بحران مالی و اجتماعی منجر شود. همچنین، عدم پسانداز در دوران بازنشستگی میتواند آینده بسیاری از کارگران را با چالشهای جدی مواجه کند.
قیمت طلا ۱۸ عیار امروز چهارشنبه ۲۴ بهمن به ۶ میلیون و ۳۹۴ هزار تومان رسید. همچنین در بازار سکه قیمت هر سکه امامی در کانال ۷۳ میلیون تومانی معامله می شود. قیمت هر سکه گرمی نیز در بازار به ۱۰ میلیون و ۹۳۰ هزار تومان رسید. قیمت طلا دست دوم و دیگر سکه ها را در جدول زیر ببینید.
قیمت دلار آزاد امروز ۲۴ بهمن در معاملات به ۸۹ هزار و ۴۰۰ تومان رسیده است. در ادامه وضعیت بازار ارز با توجه به شرایط موجود پیش بینی شده است.
قرار است عیدی بازنشستگان کارگری هفته آینده پرداخت شود.
در حالی که بسیاری از گروههای کمدرآمد حتی قادر به تأمین حداقل نیازهای زندگی خود نیستند، تلاشها برای بهبود شرایط اقتصادی به طور کلی بینتیجه مانده است. این وضعیت باعث نارضایتی عمومی شده و سوالات جدی درباره آینده اقتصادی کشور و توانایی دولت در حل این بحران ایجاد کرده است.اگرچه دولت اخیراً اعلام کرده که تا شب عید دو بسته معیشتی به هفت دهک جامعه ارائه خواهد کرد، اما به نظر میرسد این اقدامات نتواند در برابر موج فزاینده قیمتها از گسترش فقر در کشور جلوگیری کند، و بنابراین نیاز به اقداماتی ریشهای و جامعتر وجود دارد.
کانون کارگران بازنشسته تأمین اجتماعی تهران اعلام کرد که افرادی که پیامک شرایط دریافت وام برای آنها ارسال شده و هنوز وام به حسابشان واریز نشده است، انشاءالله در چند روز آینده مبلغ وام واریز خواهد شد.
قیمت طلا ۱۸ عیار در همین لحظه از بازار به ۶ میلیون و ۳۴۹هزار تومان رسیده است و روند بازار ریزش را نشان می دهد. جدول جدید قیمت طلا را در ادامه ببینید.
به گزارش اکوایران، در بیشتر دوران مدرن، کنترل یا اختلال در جریان انرژی یکی از کارآمدترین ابزارهای قدرت جهانی بوده است. در جنگ جهانی اول، دریادار بریتانیایی رجینالد بیکن با غرور اعلام کرد که محاصرهی نفتی آلمان توسط نیروی دریایی سلطنتی، عامل اصلی فروپاشی ارتش آن کشور بود. چند دهه بعد، ژوزف استالین پیروزی متفقین را به توان ارتش سرخ در محروم کردن هیتلر از دسترسی به میادین نفتی قفقاز نسبت داد. و در سال ۱۹۷۳، تحریم نفتی اعراب، که بهای نفت را تقریباً ۳۰۰ درصد بالا برد و صفهای طولانی خودروها را در پمپبنزینهای آمریکا رقم زد، به یادی پاکنشدنی در حافظهی سیاسی غرب بدل شد.
اما طی نیمقرن پس از آن، استفاده از انرژی به عنوان ابزار اجبار ژئوپلیتیکی رو به افول گذاشت. تجربهی ویرانگر تحریم نفتی اعراب، تولیدکنندگان و مصرفکنندگان را متقاعد کرد که ثبات بازار از هر سلاحی مؤثرتر است. کشورهای مصرفکننده بهدنبال تنوعبخشی به منابع انرژی و ایجاد بازارهای شفاف جهانی رفتند و تولیدکنندگان نیز به این نتیجه رسیدند که استفادهی سیاسی از نفت، بیش از آنکه سودآور باشد، بازدارندهی رشد اقتصادی است. فروپاشی شوروی و شتاب جهانیشدن در دهههای بعد، ادغام بازارها را عمیقتر کرد. حتی بحرانهایی چون جنگ خلیج فارس، سقوط مالی ۲۰۰۸ و همهگیری کووید-۱۹ نیز این اطمینان را تغییر نداد: انرژی، هرچند گران، همواره در دسترس خواهد بود. اما این احساس امنیت اکنون فرو ریخته است. در ادامه بخش دوم و پایانی یادداشت نشریه فارن افیرز با عنوان «بازگشت سلاح انرژی» را میخوانید. بخش اول این یادداشت پیشتر منتشر شد.
گسترش انرژیهای پاک در جهان، هرچند از نظر زیستمحیطی مثبت است، اما از منظر امنیت انرژی معادلهای پیچیده دارد. افزایش تولید برق از منابع بادی، خورشیدی و دیگر منابع نو به متنوعتر شدن سبد انرژی کشورها کمک کرده و وابستگی به سوختهای فسیلی را کاهش داده است. با این حال، همین گذار به سوی برق و الکترونیکی شدن اقتصاد، آسیبپذیریهای جدیدی را بهوجود میآورد. طبق برآورد آژانس بینالمللی انرژی، سهم برق از کل مصرف انرژی جهان از حدود ۲۰ درصد امروز به ۲۵ درصد در سال ۲۰۳۵ خواهد رسید. این رشد ناشی از سه عامل اصلی است: تقاضای عظیم مراکز داده و هوش مصنوعی، افزایش مصرف کولرهای گازی، و گسترش خودروهای برقی و صنایع سنگین.
از یک سو، برق میتواند کشورها را از وابستگی به واردات نفت و گاز رها کند، زیرا بسیاری از کشورها قادرند برق خود را از منابع داخلی تولید کنند. اما از سوی دیگر، هرجا که خطوط انتقال برق از مرزها میگذرند، خطر جدیدی پدیدار میشود. برخلاف نفت، برق را نمیتوان انبار کرد یا از منابع دیگر جایگزین گرفت؛ در نتیجه واردکنندگان برق، در برابر اختلال یا حمله، آسیبپذیرترند. گذار جهانی به انرژی پاک، هرچند تنوعبخش و کمکربن است، اما خود میتواند شکلهای تازهای از سلاحسازی را به وجود آورد.

اما بزرگترین تهدید، تمرکز بیسابقهی زنجیرهی تأمین انرژی پاک در دستان چین است. از ۲۰ مادهی حیاتی برای فناوریهای انرژی، چین در ۱۹ مورد تولیدکنندهی نخست است و بیش از ۷۰ درصد ظرفیت پالایش جهانی این مواد را در اختیار دارد. تسلط پکن بر تولید باتری، پنل خورشیدی و توربین بادی نیز چشمگیر است – تا ۹۵ درصد تولید آندهای باتری و بیش از ۸۰ درصد ظرفیت ساخت پنلهای خورشیدی جهان در چین انجام میشود.
چنین تمرکزی، همانطور که در بحرانهای ۲۰۱۰ (تحریم صادرات عناصر نادر خاکی به ژاپن) و ۲۰۲۴–۲۰۲۵ (محدودیت صادرات گرافیت و فلزات حیاتی به آمریکا) دیده شد، بهراحتی میتواند ابزار فشار ژئوپلیتیکی شود. اگر در آینده تنش بر سر تایوان بالا بگیرد، چین میتواند با کنترل بازار مواد حیاتی یا صادرات تجهیزات انرژی پاک، هزینههای اقتصادی سنگینی بر غرب تحمیل کند – نه فقط در بخش انرژی، بلکه همچنین در صنایع دفاعی و فناوری.
در کنار تسلط صنعتی چین، تهدید زیرساختی نیز افزایش یافته است. گزارش افبیآی در ۲۰۲۴ از نفوذ گستردهی هکرهای دولتی چینی به شبکههای برق آمریکا، زنگ خطر تازهای بود. شبکههای برق، بهویژه در عصر هوش مصنوعی و تولید پیشرفته، به هدفی استراتژیک برای حملات سایبری بدل شدهاند. هرگونه اختلال در این سیستمها، بهویژه در زمان اوج مصرف، میتواند خسارات اقتصادی عظیمی وارد کند.
شبکههای برق، بهویژه در کشورهای صنعتی، هدفی جذاب برای جنگ سایبری و خرابکاری هستند. از آنجا که برق مهمترین ورودی انرژی در صنایع پیشرفته محسوب میشود، اختلال در شبکه میتواند ضربهای سهمگینتر از قطع صادرات نفت وارد کند. افزایش نیاز به برق، نوسانهای دمایی شدید، و رشد سریع انرژیهای تجدیدپذیر همگی فشار بیشتری بر شبکهها وارد میکنند و فرصتهای طلایی برای حمله ایجاد میکنند. از این رو، امنیت انرژی در قرن بیستویکم تنها به معنای تضمین عرضه فیزیکی نیست، بلکه مستلزم مقاومسازی زیرساختهای دیجیتال و شبکههای برق در برابر تهدیدات نوین است.
در چنین محیطی، سیاستگذاران باید درک تازهای از امنیت انرژی و سیاست خارجی داشته باشند. دوران اعتماد مطلق به بازار پایان یافته و دولتها ناچارند فعالانه از شهروندان و صنایع در برابر نوسانات ناشی از سلاحسازی انرژی محافظت کنند. نخستین گام، کاهش وابستگی به واردات پرریسک و افزایش بهرهوری است. کشورهای غنی از منابع میتوانند تولید داخلی را تقویت کنند، اما اتکای کامل به خود نیز توهمی بیش نیست. حتی ایالات متحده، با وجود تولید بیشتر از مصرف، بهدلیل واردات و صادرات گسترده، در برابر نوسانات بازار جهانی مصون نیست. امنیت واقعی نه در تولید بیشتر، بلکه در مصرف کمتر نهفته است.
برای اروپا و شرق آسیا، مسیر امنتر در الکتریسیتهی بومی است؛ انرژی حاصل از خورشید، باد، هستهای یا زمینگرمایی. البته زنجیرهی تأمین انرژی پاک نیز ریسک دارد، اما این ریسک با ریسک نفت و گاز تفاوت ماهوی دارد: اختلال در تأمین مواد معدنی یا باتریها، چراغها را خاموش نمیکند، بلکه فقط پروژهها را کند و گرانتر میکند. و چون تولید صنعتی را میتوان تقریباً در هر کشوری بومیسازی کرد، این تهدید با گذشت زمان قابل مدیریت است.
بر این اساس، ایالات متحده و دیگر اقتصادهای پیشرفته باید در عقبنشینی خود از سرمایهگذاری در شبکهی برق، تولید انرژی پاک و کارخانههای ساخت باتری بازنگری کنند. امنیت انرژی آینده، بیش از هر چیز در تنوع زنجیرهها و بومیسازی فناوریها است. همزمان، دولتها باید زیرساختهای انرژی را در برابر حملات فیزیکی و سایبری مقاوم کنند، شبکههای برق را بهینه سازند، دورههای اوج مصرف را مدیریت کنند، و ذخایر راهبردی از مواد حیاتی و گاز طبیعی ایجاد کنند، مشابه نقشی که ذخیرهی استراتژیک نفت برای دههها ایفا کرده است.
با وجود نگرانیها، باید میان ریسکهای نفت و گاز و خطرات زنجیره انرژی پاک تفاوت قائل شد. اگر چین از زنجیره تأمین باتری یا مواد معدنی به عنوان ابزار فشار استفاده کند، جهان با بحران انرژی فوری مواجه نخواهد شد؛ چراغها خاموش نمیشوند و خودروها متوقف نمیگردند. پیامد چنین اقدامی افزایش هزینهها و کند شدن توسعه فناوریهای پاک خواهد بود – یک چالش اقتصادی، نه بحرانی حیاتی. برخلاف تولید نفت، که به شانس زمینشناسی وابسته است، ظرفیت ساخت و تولید تجهیزات انرژی پاک را میتوان در بسیاری از کشورها ایجاد کرد. بنابراین، حتی اگر پکن بخواهد صادرات برخی مواد را محدود کند، کشورها در میانمدت میتوانند ظرفیتهای بومی خود را گسترش دهند.

به موازات آن، کشورها باید سیاستهای چندلایهای برای مقاومسازی اقتصاد خود در برابر سلاحسازی انرژی اتخاذ کنند. این سیاستها میتواند شامل تسهیل سرمایهگذاری داخلی در اکتشاف و تولید مواد معدنی حیاتی از طریق یارانهها و حذف موانع بوروکراتیک؛ گسترش تولید صنعتی بومی در فرآوری و ساخت تجهیزات انرژی؛ تنوعبخشی جغرافیایی از طریق سرمایهگذاری در معادن آفریقا و آمریکای لاتین؛ تقویت امنیت سایبری و فیزیکی شبکههای برق و مدیریت هوشمند دورههای اوج مصرف؛ ایجاد ذخایر اضطراری برای گاز طبیعی و مواد معدنی حیاتی، مشابه ذخایر راهبردی نفتی ایالات متحده باشد.
چنین اقداماتی میتواند به کشورها کمک کند تا در برابر شوکهای آینده آمادهتر باشند و از وابستگی بیش از حد به یک تأمینکننده یا مسیر واحد بپرهیزند. در این فضای پرآشوب، نقش دولتها در بازار انرژی نیز در حال بازتعریف است. در گذشته، اعتماد به بازارهای جهانی و همکاری بینالمللی اصل اساسی بود. اما امروز، بسیاری از دولتها ناچارند برای تضمین امنیت انرژی خود وارد عمل شوند – حتی اگر این به معنای نوعی بازگشت به سرمایهداری دولتی باشد.
نمونهای از این روند، سرمایهگذاری مستقیم دولت ترامپ در یک شرکت استخراج عناصر نادر در خاک آمریکا بود. چنین مداخلاتی میتواند گاه ضروری و حتی مؤثر باشد، اما خطرات خود را نیز دارد: سیاسی شدن تصمیمات صنعتی، فساد در تخصیص منابع، و بیثباتی در فضای سرمایهگذاری خصوصی. بنابراین، کشورها باید میان ضرورت دخالت دولت و حفظ کارایی بازار موازنهای دقیق برقرار کنند. دخالت بیش از حد میتواند به اتلاف منابع و کاهش نوآوری منجر شود، اما غفلت نیز کشورها را در برابر فشارهای خارجی بیدفاع میگذارد.
حفاظت از امنیت انرژی در این دوران، مستلزم شجاعت سیاسی و هزینههای هنگفت است. با توجه به بدهیهای سنگین دولتها و محدودیتهای مالی، اجرای برنامههای بزرگ برای نوسازی زیرساختهای انرژی دشوار خواهد بود. اما چنانکه گزارش تأکید میکند، در جهانی پرتنش، تکیه بر ارزانترین منابع انرژی دیگر تضمینی برای ثبات نیست. کشورها باید منابع مطمئنتر را – حتی اگر گرانتر باشند – برگزینند و زیرساختهای مقاومتری بسازند.
چنین تغییر جهتی بیتردید موجب افزایش قیمت انرژی در کوتاهمدت خواهد شد، اما در بلندمدت تابآوری و استقلال بیشتری به ارمغان میآورد. در عین حال، نقش پررنگتر دولت در بخش انرژی میتواند فرصتهای تازهای برای سرمایهگذاری ایجاد کند، گرچه برای بخش خصوصی به معنای فضای پرریسکتر و غیرقابلپیشبینیتر است.
جالب آنکه تهدید فزاینده سلاحسازی انرژی میتواند بهطور ناخواسته به موتور محرکه گذار به انرژی پاک بدل شود. در فضای رقابت ژئوپلیتیکی کنونی، امنیت انرژی و اهداف اقلیمی بیش از هر زمان دیگری در یک مسیر مشترک قرار گرفتهاند. برای نمونه، حتی طرفداران «برتری انرژی» به سبک ترامپ – که در گذشته بر گسترش نفت و گاز تأکید داشتند – اکنون میتوانند با مدافعان انرژی پاک بر سر یک هدف همنظر باشند: کاهش وابستگی به واردات و تقویت تولید داخلی در همه حوزهها، از سوخت فسیلی تا باتری و انرژی خورشیدی.
امنیت انرژی ایالات متحده در نهایت نه با حفاری بیشتر، بلکه با مصرف کمتر و تنوعبخشی به فناوریهای انرژی تضمین میشود. در جهانی که نفت همچنان در بازاری بیثبات قیمتگذاری میشود، حفاظت از اقتصاد کشورها مستلزم آن است که این کشور هم تولید بیشتری داشته باشد و هم کمتر مصرف کند. در نهایت، ظهور دوباره سلاح انرژی تهدیدی واقعی است، اما میتواند حامل فرصتی تاریخی نیز باشد. اجبار به تضمین امنیت انرژی ممکن است انگیزهای نیرومندتر از دغدغههای زیستمحیطی برای تسریع در گذار به انرژی پاک باشد.
جهان در آستانه دورهای قرار دارد که در آن رقابت قدرتها، تمرکز منابع و شکنندگی زنجیرههای تأمین، انرژی را به عرصهای از زورآزمایی ژئوپلیتیکی بدل کرده است. در چنین جهانی، امنیت انرژی دیگر صرفاً به معنای «دسترسی» نیست؛ بلکه نیازمند چابکی، تنوع، تابآوری و نوآوری است. شاید بتوان گفت اگر قرن بیستم با نفت تعریف شد، قرن بیستویکم با برق، داده و مواد معدنی حیاتی تعریف خواهد شد و کشورهایی که از هماکنون برای محافظت از این منابع نوین برنامهریزی کنند، قدرتهای واقعی آینده خواهند بود.
