اکوایران: نقره با وجود ویژگیهای مشابهی که با طلا دارد، قیمت آن نسبت به طلا بسیار پایینتر بوده است؛ اما رشد قیمت آن در سال گذشته تقریبا همگام با طلا پیش رفته است و در پنج سال گذشته حتی از آن پیشی گرفته است.
به گزارش اکوایران، این روزها زمان فوقالعادهای برای خریداران طلاست. قیمت درخشانترین دارایی جهان از ابتدای سال ۲۰۲۳ حدود ۶۰ درصد افزایش یافته است؛ میزان رشدی که از تمامی شاخصهای برتر بورس، از جمله S&P 500 آمریکا بیشتر است.
با این حال، اکونومیست تحلیل میکند که شیرینترین پیروزی نصیب طرفداران فلز گرانبهای دیگری شده است. حتی علاقمندان به طلا نیز اشتیاق به نقره را کمی عجیب میدانند؛ فلزی که معاملهگران آن را «طلای فقرا» یا «فلز شیطان» مینامند. این القاب سالها به دلیل بازدهی ضعیف نقره و نوسانات قیمتی آن موجه بهنظر میرسید.
فلز شیطان هنوز هم برای افراد کم تحمل مناسب نیست، اما در یک سال گذشته تقریبا همگام با طلا پیش رفته است و در پنج سال اخیر حتی از آن پیشی گرفته است. با ورود سرمایهگذاریهایی که بهدنبال بازدهی هستند این دارایی که زمانی در حاشیه بود، اکنون درحال نزدیکشدن به جریان اصلی بازار است.
منطق حکم میکند که قیمت نقره باید مشابه طلا حرکت کند؛ این فلز نیز نادر، زیبا و غیرواکنشی است و بههمین دلیل برای هزاران سال در ساخت جواهرات و سکهها به کار رفته است. این نقش دیرینه به نقره در دورههای نااطمینانی سرمایهگذاران به آنان جذابیت یک «پناهگاه امن» را میدهد.
آن هم در شرایی که میزان تولید نقره نیز مانند طلا محدود است، که آن را به پوششی مناسب در برابر تورم تبدیل میکند. افزایش قیمت هر دو فلز همزمان با نگرانی سرمایهگذاران درباره آشفتگیهای ژئوپلتیکی و افزایش مداوم قیمتها رخ داده است. در این روند اما قیمت طلا و نقره خلاف یک الگوی معمول حرکت کرده است؛ بهطور معمول با افزایش نرخ بهره واقعی، قیمت این فلزات کاهش مییابد، چراکه خودشان درآمدی ایجاد نمیکنند.
تا اینجا از تئوری صحبت شد؛ در عمل اما سطوح مختلف عرضه معدنی و تقاضای صنعتی سبب میشود که نسبت نقره به طلا همواره در حال تغییر باشد. این مساله در بلندمدت منجر به دههها ناامیدی طرفداران نقره شده است. در دهه ۱۹۷۰ برای خرید یک انس طلا باید ۳۰ تا ۴۰ انس نقره فروخته میشد؛ امروز این رقم به حدود ۹۰ اونس رسیده است.
سفتهبازان نیز از از فلز شیطان آسیب دیدهاند. پس از بحران مالی جهانی ۰۹-۲۰۰۷، کاهش تقاضای صنعتی و تمرکز بر داراییهای امن به این معنا بود که قیمت نقره بیش از هر زمان به تمایلات معاملهگران وابسته شد. از اینرو، نسبت قیمت نقره به طلا برای سالها همسو با قیمت طلا حرکت میکرد. در این شرایط، شرطبندی روی نقره به نوعی به نسخه پرریسکتر طلا تبدیل شد؛ رابطهای که مورد علاقه صندوقهای پوشش ریسک بود. اما این رابطه در اواخر دهه ۲۰۱۰ از هم پاشید و سبب شد معاملهگرانی که به آن تکیه کرده بودند، محتمل زیانهای سنگین شوند، چراکه نقره ناگهان از چشم بازار افتاد.
حالا اما نقره دوباره مورد توجه قرار گرفته است؛ بانکهای مرکزی جهان سالهاست که درحال ایجاد ذخایر طلای خود هستند. خبرگزاری اینترفاکس روسیه در ماه سپتامبر گزارش داد که دولت بهزودی خرید نقره را نیز آغاز خواهد کرد. سال گذشته، برای اولینبار از سال ۲۰۲۱ صندوقهای بورسی نقره شاهد ورودی خالص سرمایه بودند. معاملهگران در نیویورک امسال بهدنبال بالاگرفتن نگرانیها از اعمال تعرفه احتمالی بر واردات طلا، خزانههای لندن را تخلیه کردند. آنها حتی با سرعت بیشتری به خرید نقره روی آورند، تا جاییکه شکاف قیمتی میان دو سوی اقیانوس اطلس، حمل شمشهای نقره با پروازهای تجاری را توجیه میکند.
به علاوه، شکاف فزاینده میان عرضه و تقاضا احتمالا این تبوتاب را ادامهدار خواهد کرد. طبق دادههای موسسه نقره، که یک نهاد پژوهشی است، عرضه سالانه نقره طی دهه گذشته اندکی کاهش یافته است. این درحالی است که در طول همین دوره تقاضای صنعتی تا بیش از ۵۰ درصد افزایش یافته است که عمدتا به دلیل استفاده از آن در صفحات خورشیدی بوده است. واردات نقره به چین نیز به عنوان تولیدکننده اصلی این صفحات، بهشدت افزایش یافته است. با توجه به اینکه ظرفیت استخراج معادن بهسرعت قابل افزایش نیست، این عدم تعادل میتواند به تقویت قیمت نقره برای مدتی کمک کند.
با افزایش آشفتگی در جهان، تصور اینکه تقاضا برای داراییهای امن بهزودی کاهش یابد، دشوار است. در همین حال، انگیزه دولتها برای ذخیره ارزش در مکانهایی که دور از دسترس آمریکا باشد، نیز درحال افزایش است؛ یکی از دلایل اصلی خرید گسترده طلا توسط بانکهای مرکزی در ماههای اخیر نیز همین مساله است. برخی نیز ممکن است مانند دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، ارزهای دیجیتال را نیز به ذخایر خود اضافه کنند، ولی فلز ارزشمند دیگری وجود دارد که میتواند این نقش را ایفا کند؛ پس زمان آن رسیده است که طرفداران نقره از حاشیه به متن بیایند.
دیدگاهتان را بنویسید