اکوایران:نوروز، جشن آغاز بهار، در تهران همواره با مجموعهای از آیینها، رسوم و نمادهای خاص خود همراه بوده است. از حاجی فیروز و قاشقزنی گرفته تا سفره هفتسین و شیرینیهای مخصوص نوروزی، همه بخشی از فرهنگ پایتخت در استقبال از سال نو بودهاند.
نوروز در تهران، تنها یک جشن نیست؛ بلکه مجموعهای از آیینها، رسمها و خاطرههاست که نسلبهنسل منتقل شده است. از خانهتکانی و سفره هفتسین گرفته تا توپ تحویل سال، دیدار از اموات، شیرینیهای مخصوص عید و حالوهوای شهر، هر کدام بخشی از روایت پایتخت در روزهای آغازین سال نو هستند. سنتهایی که برخی همچنان زندهاند و برخی دیگر، در هیاهوی زندگی مدرن، کمرنگ شدهاند.
خانهتکانی؛ پاکسازی خانه و دل برای بهار
نوروز برای تهرانیها همیشه با خانهتکانی آغاز میشد؛ آیینی که فراتر از یک کار فیزیکی، نشانهای از پاکی، نو شدن و آمادگی برای سال جدید بود. احمد مسجد جامعی عضو سابق شورای شهر تهران درباره این رسم میگوید:”خانهتکانی فقط گردگیری و تمیز کردن نبود، بلکه نشانهای از نو شدن بود. خانوادهها تلاش میکردند که لباس نو تهیه کنند، حتی اگر ساده باشد، تا بهار را با تازگی شروع کنند.”
این رسم، علاوه بر نظافت خانه، به تجدید وسایل زندگی نیز مربوط بود. خریدن ظرف و ظروف نو، تعمیر یا تعویض فرشها و پردهها، و حتی رنگ زدن در و دیوار خانه، همه بخشی از این آیین بهاری بودند.
هفتسین؛ نمادهای امید، برکت و زندگی
در هر خانهای، سفره هفتسین بخش مهمی از مراسم نوروز بود. اما شاید کمتر به فلسفه و معنای نمادهای آن توجه شده باشد. مسجدجامعی در اینباره میگوید:”هر کدام از سینهای هفتسین، نمادی از یک آرزو بود. سیب، نماد سلامتی؛ سبزه، نشانه سرسبزی و حیات؛ سکه، مظهر برکت و رزق؛ سیر، نماد محافظت در برابر بیماریها؛ سنجد، نشاندهنده عشق و خرد؛ سرکه، نماد پذیرش تغییر و صبر؛ و سماق، نماد چاشنی زندگی بود. این نمادها، پیامآور امید و آرزوهای نیک برای سال جدید بودند.”
توپ تحویل سال؛ صدایی که آغاز سال نو را اعلام میکرد
یکی از آیینهای قدیمی تهران که امروز دیگر اجرا نمیشود، شلیک توپ تحویل سال بود. این رسم که تا دهههای گذشته در مکانهایی مثل ارگ سلطنتی و سردر باغ ملی انجام میشد، نشانه رسمی آغاز سال نو برای مردم بود.
مسجدجامعی درباره این رسم میگوید:”توپ تحویل سال، یک سنت مهم نوروزی بود که مردم را از لحظه دقیق تحویل سال باخبر میکرد. بعدها، بهجای توپ، ساعتها و رسانهها این وظیفه را بر عهده گرفتند، اما همچنان در نقارهخانه حرم امام رضا (ع) به شکلی دیگر ادامه دارد.”
دیدار از اموات؛ ادای احترام به گذشتگان در آغاز سال
در کنار شادی نوروز، رسم زیارت اهل قبور نیز جایگاه ویژهای در فرهنگ تهران داشت. بسیاری از خانوادهها، آخرین پنجشنبه سال یا روز اول سال نو، به ابنبابویه، بهشت زهرا و دیگر آرامستانهای تهران میرفتند تا بر مزار عزیزانشان دعا کنند.
“نوروز برای ایرانیان، فقط جشن زندگی نبود، بلکه احترام به گذشته و کسانی که دیگر در کنار ما نیستند هم بخشی از آن بود. این رسم، نشانه پیوستگی نسلها و حفظ ارتباط با ریشههای خانوادگی بود.”
حال و هوای تهران در نوروز؛ از چراغانی تا خیابانهای خلوت
نوروز، حال و هوای شهر را دگرگون میکرد. در گذشته، خیابانها با پرچمها، چراغانیها و نقاشیهای دیواری با نمادهای نوروزی تزئین میشدند. مغازهها شلوغ میشدند و مردم برای خرید لباس نو، شیرینی و آجیل به بازارهای بزرگ مانند بازار تهران، لالهزار و میدان راهآهن میرفتند.
احمد مسجد جامعی یادآوری می کند:”تهران، هم در هیاهوی خریدهای قبل از عید پرجنبوجوش میشد، هم در روزهای تعطیلات، آرام و خلوت میشد. خیلیها به سفر میرفتند و تهران تبدیل به شهری خلوت و دلپذیر میشد که میتوانستی با خیال راحت در آن قدم بزنی.”
شیرینیهای نوروزی؛ طعمهای خاطرهانگیز تهران
نوروز بدون شیرینیهای مخصوصش، معنا نداشت. قنادیهای تهران از اواسط اسفند، شروع به پختن شیرینیهای مخصوص نوروز میکردند. برخی از شیرینیهای محبوب نوروز در تهران نان برنجی؛ شیرینی سبک و خوشعطر که از کرمانشاه به تهران آمد و پای ثابت پذیرایی نوروز شد.قطاب؛ شیرینی سنتی یزد، با مغز گردو و بادام، که در قنادیهای تهران پرطرفدار بود. باقلوا؛شیرینی لوکس و مجلسی که در میان خانوادههای متمول تهرانی محبوبیت زیادی داشت و لوز بادام و لوز نارگیل: شیرینیهای لطیف و خوشطعمی که در قنادیهای قدیمی مانند شیرینیفروشی ناتلی و شیرینیسرای دانمارکی تهیه میشدند، بودند.
هرچند بسیاری از خانوادهها، شیرینیهای نوروزی را خودشان در خانه میپختند. نان پنجرهای، نخودچی و سوهان عسلی از جمله این شیرینیها بودند.
با گذشت زمان، بسیاری از این آیینها تغییر کردهاند. هزینههای بالای زندگی، تغییر سبک زندگی شهری و کاهش تعاملات اجتماعی باعث شده است که برخی از رسمهای نوروزی کمرنگ شوند.
مسجدجامعی در اینباره میگوید:”نوروز هنوز در دل مردم زنده است، اما حال و هوای شهر تغییر کرده. بسیاری از آیینها به درون خانهها کشیده شدهاند و دیگر مانند گذشته، فضای عمومی شهر را پر نمیکنند. در سالهایی که مشکلات اقتصادی مردم را درگیر کرده، نوروز دیگر آن رونق و سرزندگی قدیم را ندارد.”
نوروز؛ جشن امید و نو شدن
با همه این تغییرات، نوروز همچنان جشن امید، آغاز دوباره و نگاهی تازه به آینده است. شاید آیینهای آن تغییر کرده باشند، اما روح آن، همچنان پابرجاست. دعای تحویل سال، که مردم با آن، نو شدن طبیعت را جشن میگیرند، بازتاب همین امید است:”یا مقلب القلوب و الابصار، یا مدبر اللیل و النهار، یا محول الحول و الاحوال، حول حالنا الی احسن الحال.”
نوروز در تهران، شاید شکلی متفاوت به خود گرفته باشد، اما همچنان فرصتی برای نو شدن، دورهمیهای خانوادگی و نگاه به آیندهای روشنتر است.
دیدگاهتان را بنویسید