پیشبینی دقیق آینده در بازارهای مالی تقریباً ناممکن است؛ بهویژه در اقتصاد ایران که نوسانات غیرمنتظره بخش جداییناپذیر آن محسوب میشود. آنچه اهمیت دارد، ساخت یک سبد سرمایهگذاری متنوع و انعطافپذیر برای کاهش ریسک و مقاومت در برابر تغییرات ناگهانی است.
در این فضا، سرمایهگذارانی که به دنبال پیشبینی قطعی آینده هستند، معمولاً در برابر تحولات غیرمنتظره دچار غافلگیری و زیان میشوند. از دلار و طلا تا سهام و رمزارزها، همه بازارها تحت تأثیر اخبار و سیاستهای اقتصادی قرار دارند. حتی محتملترین سناریوها ممکن است در یک لحظه، با انتشار یک خبر، کاملاً تغییر کنند
نمونههای متعددی از ریزش شدید شاخص بورس، جهش نرخ ارز یا تحولات غافلگیرکننده در بازار جهانی نفت، گواهی بر این است که پیشبینیپذیری بازارها روزبهروز کاهش یافته و انعطافپذیری است که باید جایگزین آن شود. در اقتصادی که قیمت دلار در کمتر از ۶ ماه بیشتر از ۵۰ درصد رشد میکند نمیتوان دست به پیش بینی های بی قید وشرط زد؛ زیرا عایدی جز زیان ندارد
یکی از اشتباهات رایج در میان معاملهگران، تلاش برای پیشبینی دائم مسیر بازار از طریق تحلیلهای پیدرپی است. این رویکرد نهتنها دقت چندانی ندارد، بلکه باعث میشود سرمایهگذار دچار توهم کنترل شود. در چنین شرایطی، فرد گمان میکند میتواند آینده را در اختیار بگیرد، اما در واقع با کوچکترین انحراف بازار از مسیر تحلیلشده، دچار استرس، تردید و تصمیمهای عجولانه میشود. این دور باطل تحلیل، سرمایهگذار را از اقدام درست در زمان مناسب بازمیدارد و او را در معرض آسیب جدی قرار میدهد.
واقعیت تلخ بازار این است که حتی باتجربهترین تحلیلگران، مدیران صندوقهای سرمایهگذاری، و مؤسسات مالی بزرگ نیز توان پیشبینی دقیق آینده را ندارند. نمونههای زیادی از شکست در پیشبینیها وجود دارد: از پیشبینی غلط بانکهای جهانی درباره نرخ بهره فدرالرزرو تا برآوردهای نادرست درباره قیمت نفت در دوران کرونا. در داخل کشور نیز، کم نبودهاند تحلیلگرانی که ریزش بورس یا جهش دلار را انکار میکردند، اما بازار راه دیگری رفت. پذیرش این حقیقت که «ما آینده را نمیدانیم»، بهجای ضعف، نشانهای از بلوغ تحلیلی است و پایهگذار یک استراتژی واقعگرایانه خواهد بود. بزرگترین نهادهای مالی جهان هم بارها در پیشبینی آینده شکست خوردهاند
مفهوم اصلی انعطافپذیری در سرمایهگذاری، طراحی ساختاری است که بتواند در سناریوهای متضاد دوام بیاورد. یعنی سبدی که اگر جنگ شد، یا تورم بالا گرفت، یا توافق ناگهانی صورت گرفت، همچنان بخشی از آن سودده باقی بماند.
در شرایط فعلی اقتصاد ایران، وابسته بودن به تنها یک سناریو مانند صعود بورس یا کاهش نرخ ارز، یک ریسک مهلک است. سبدهای مقاوم آنهایی هستند که بین داراییهای ریالی، دلاری، فیزیکی و دیجیتال تعادل ایجاد میکنند و به سرمایهگذار این امکان را میدهند که در هر شرایطی بخشی از سبدش نقش حفاظتی ایفا کند.
در شرایطی که بازارها بهطور دائم در معرض شوکهای بیرونی هستند، تنوعسازی اصلیترین ابزار مدیریت ریسک است. اما باید به این نکته توجه کرد که هر تنوعی مفید نیست. تنوع مؤثر، آن است که داراییها نسبت به یکدیگر همبستگی پایین داشته باشند؛ بهعنوان مثال، ترکیب سهام دلاری، طلا، ارز، و دارایی مولد مثل ملک یا صندوقهای درآمد ثابت. در مقابل، داشتن چند سهم از یک صنعت خاص، یا چند دارایی با رفتار مشابه، تنها تنوع ظاهری ایجاد میکند و در برابر بحران، هیچ حفاظتی فراهم نمیسازد. ترکیب هوشمند، نهتنها نوسانات را تعدیل میکند، بلکه استراتژی سرمایهگذار را قابلانعطاف نگه میدارد.
در نهایت، باید پذیرفت که بازارهای مالی دیگر جایی برای پیشبینیهای خطی و ساده ندارند. آنچه سرمایهگذار امروز به آن نیاز دارد، ترکیبی از واقعبینی، واکنش سریع و طراحی سناریوهای مختلف برای سبد سرمایهگذاری است. آماده بودن برای شرایط مختلف، بهمراتب هوشمندانهتر از تلاش برای دانستن نتیجه نهایی است. بهجای پیشبینی، باید سبد را طوری ساخت که در هر مسیر، امکان زندهماندن و رشد وجود داشته باشد. این نگاه، سرمایهگذار را از بازیهای هیجانی دور نگه میدارد و به او امکان مدیریت عقلانی سرمایه را میدهد؛ چیزی که در اقتصاد ایران، بیش از همیشه ضروری شده است.
خبرنگار گسترش
دیدگاهتان را بنویسید